یه لحظه صبر کن !!!

سلام


یادش بخیر تابستون یکی از دوستان صمیمیم از تهران با خانوادش اومده بودن مشهد چند روزی خونمون موندنو کارایی که مشهد داشتنو انجام دادن.

 و بعد از چند روز تصمیم گرفتن برگردن شهرشون و حدودا ساعت 11 صبح بود که زدن به جاده و رفتن.

بعد از یک ساعت بهش زنگ زدم گفتم کجایی گفت حدودا 50 کیلومتر از شهر خارج شدم و دارم میرم به طرف تهران و ان شاالله فردا به تهران می رسیم منم بهش گفتم همین الان برگرد که کار مهمی باهات دارم.

گفت چه کار مهمیه مگه؟ گفتم خیلی مهمه تو فقط برگرد تا بهت بگم، گفت خب تلفنی بگو اخه هوا خیلی گرمه و حوصله برگشتن ندارم در ضمن تهران کارای مهمی دارم که باید بهشون فردا رسیدگی کنم.

منم گفتم نه نمیشه همین الان برگرد گفت خب بعدا بگو منم پامو کرده بودم توی یه کفشو می گفتم نه نمیشه باید برگردی.

 اون بی چاره هم توی اون هوای گرم با ماشین بدون کولرو مدل پایینش دوباره برگشت و اومد خونمون وقتی منو دید خیلی مشتاق بود که این کار بزرگ بهش بگم و منم با همه وجودم بهش گفتم دوستت دارم.

ولی نمی دونم چرا مثل دیوونه ها نیگام کرد و با نهایت عصبانیت بهم گفت: همین؟ منم گفتم: اره! گفت: تو که قبلا هم بهم اینو گفته بودی؟
گفتم خب الان رسمی تر گفتم دیگه!
خیلی ناراحت شد که این همه راه کشوندمش تا فقط بهش بگم دوست دارم.

خانوادش که می خواستن منو خفه کنن ولی باور کنید دوست داشتم جلوی همه بهش بگم دوست دارم.

واسه هرکسی این جریان رو تعریف کردم بهم گفت: کارت اشتباه و از عقل به دور بوده نظر شما چیه؟

اره اگه حقیقت و بخواید هیچ عقل سالمی اینو قبول نمی کنه که من این دوستم و خانوادشو توی این گرما اذیت کنم تا فقط بهش بگم دوست دارم

پس چطور حرف اهل سنت و باور کنیم که می گن پیامبر اکرم صلی
الله علیه وآله در غدیر خم 120 هزار نفر و توی صحرا و زیر نور افتاب سه روز نگه داشت و اخرش به حضرت علی علیه السلام فرمود: علی جان من تو رو دوست دارم؟؟؟؟؟؟؟
و علی أبن أبی طالب دوست من است !!!!!





عید اتمام نعمت بر همگی مبارک .

نظرات 6 + ارسال نظر
moosazade دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:19

سلام فرشته جان
عیدت مبارک
واقعا نوشته ی جالب و قشنگی بود
حرف حساب بود
حرف حسابم که جواب نداره .کاش این نوشته به گوش اهل سنت برسه...

احسان دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:33

خیلی قشنگ بود...
جدا مثالش عالی بود...
مرسی از روشنگریتون...

محمدزاده دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:31 http://mathtown.blogfa.com

خیلی جالب بود ولی تا حالا جواب اهل سنت رو در مورد این سوال شنیدید؟

با سلام

تا به حال حضوری در مورد این مساله با اهل سنت صحبت نکردم.

می تونم بپرسم چرا این سوال رو پرسیدید؟

محمدزاده چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:46 http://mathtown.blogfa.com

چیزی که من شنیدم این بوده که بین حضرت علی و چند نفر مشکل (خصومت) پیش میاد و حضرت محمد میخواد به این خصومت فیصله بده. ولی دقیقش رو نمی دونم.
آخه اونها هم عالم دارن و در مورد این مسائل اگه نگیم دلیل موجه . توجیه موجهی برای خودشون دارن.
من شنیدم حتی در مورد شهادت حضرت فاطمه هم میگن شهادت نبوده بلکه وفات بوده.

ممنون از پیگیریتون

اما این موضوع رو به قول بزرگان میشه از دو جهت بررسی کرد
اول عقلی و دوم نقلی

عقلیش اینکه برای فیصله دادن به این خصومت، وجود همون چند نفر و حضرت علی علیه السلام و پیامبر صل الله علیه و آله و سلم کافی نبود؟
یا نهایتا چند تن از بزرگان عرب؟

چرا باید این همه جمعیت صبر کنن و اونایی که رفتن برگردن و وایسن تا اونایی که هنوز نیومدن برسن، بعد پیامبر صل الله علیه و آله وسلم بگن که چون من دوست شما هستم، این علی علیه السلام هم دوستتونه؟

اهل سنت که به قول خودشون بیشتر از ما اهل قرآن هستن، پس بهتر از ما می دونن که کلام پیامبر هوا و هوس نیست و از طرف خدا حرف می زنن.
آیه 3 و 4 سوره نجم

و مسلما خدا نمیاد روش بچگانه ای مثل این رو برای آشتی دادن بین چند نفر معرفی کنه.

برای رفع کدورت بین چند نفر، آیه بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل نمیشه که اگه اینکار رو انجام ندی، رسالتت ناتموم باقی می مونه
آیه 3 سوره مائده

پیامبری که 23 سال زحمت کشیده و این همه سختی کشیده که نمونه ی کوچیکش شعب ابوطالبه، این همه جنگ تحمل کرده، اگه اینکار رو نکنه، رسالتش ناتموم می مونه!

دلایل عقلی دیگه ای هم برای رد این توجیه وجود داره

اما دلایل نقلی
تو خیلی از کتب صحاح که اهل سنت فوق العاده به این کتب اعتقاد دارن، فراوون از این حادثه و صراحتا اینکه پیامبر به عنوان "ولی" و "امام جامعه"، مولا رو معرفی می کنن، قید شده.

إن شاء الله اولین فرصت مستقیما از روی خود کتاب صحاح احادیث و روایات رو همینجا قرار میدم.

برای مطالعه ی بیشتر توصیه می کنم فعلا کتاب شب های پیشاور رو حتما بخونید

***************************************
اما درباره ی شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها، جالب تر اینکه من شنیدم اصلا ماجرای آتیش زدن در خونه ی مولا رو هم قبول ندارن!

سیلی زدن های عمر رو قبول ندارن!

و حتی غصب فدک رو هم قبول ندارن!

درحالیکه تو کتب صحاح فراوون ذکر شده این موارد. اگر خواستید، پیدا می کنم و با صفحه قرار میدم

البته ناگفته نمونه که خیلی از سنی ها هم مثل ماها که شیعه ی شناسنامه ای هستیم، اونا هم سنی شناسنامه این.

ممنون از وقتی که گذاشتید

و اما کلام آخر :
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا (آیه 69 سوره عنکبوت)
هرکی دنبال حق باشه و واسش تلاش کنه، خدا راه رو بهش نشون میده.

اللهم اهدنا الصراط المستقیم ...

سوالی بود که بتونم جواب بدم، در خدمتم

محمدزاده یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:58

از شما بخاطر طرح مساله خوب و پیگیریتون سپاسگذارم.

خواهش می کنم
ممنون از شما به خاطر وقتی که گذاشتید
موفق باشید در پناه حضرت حق

تکراری پنج‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:18

"چیزی که من شنیدم این بوده که بین حضرت علی و چند نفر مشکل (خصومت) پیش میاد و حضرت محمد میخواد به این خصومت فیصله بده."

جواب کامل پرسش: http://islamquest.net/fa/archive/question/fa7500

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد