ریاضی یا فلسفه؟!!! (2)

عقیده ی هیوم درباره ی علم:


ما اصلا علت و معلوم و قوانین طبیعی را ادراک نمی کنیم. آنچه ادراک می کنیم حوادث و نتایج و توالی امور است، علیت و ضرورت استنباط ماست.


قوانین طبیعت یک ضرورت ابدی است که تمام حوادث مجبور به اطاعت از آن باشند، نیست. بلکه تلخیص و تعبیری است که دستگاه تجربه ی ما به عمل آورده است.


ما نمی توانیم تضمین کنیم که حوادثی که تاکنون همیشه به دنبال هم می آمدند در آینده نیز بدون تغییر خواهند آمد.




قوانین طبیعت عبارتند از عادتی که ما به توالی حوادث پیدا کرده ایم و عادت را نمی توان «ضرورت» نام نهاد.


فقط فرمول های ریاضی ضروری هستند، فقط این ها حقایق ثابت و غیر قابل تغییر می باشند، علت آن هم این است که این فرمول ها تکرار بیهوده ای هستند.


محمول عین موضوع است و به اصطلاح حمل شی بر نفس است.


9 = 3 * 3 حقیقت و ضرورت ابدی است. برای آنکه 3 * 3 و 9 یک امر است منتهی به دو نحو تعبیر شده است.


محمول چیزی بر موضوع نمی افزاید.


پس علم باید محدود به ریاضیات و تجربه ی مستقیم باشد.


به استنباطات و قیاسات غیر محقق ناشی از «قوانین» و «قواعد» نمی توان اعتماد کرد.


(لازم به ذکره که بنده کاملا مخالفم. نظر دوستان چیه؟)


صفحه ی 355 کتاب تاریخ فلسفه، ویل دورانت، عباس زریاب خویی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد